شرکت مادر تخصصی خدمات کشاورزی
شرکت مادر تخصصی خدمات کشاورزی

شرکت مادرتخصصی خدمات کشاورزی

تاریخ شفاهی خاویار

تاریخ شفاهی


دکترمحمد پورکاظمی


رئیس انستیتو تحقیقات بین‌المللی ماهیان خاویاری
 محمد پورکاظمی ‌هستم ،تحصیلاتم  را قبل از انقلاب از سال 1357 در رشته شیلات در دانشگاه گیلان شروع کردم که با انقلاب و انقلاب فرهنگی همزمان شد و در نتیجه بعد از انقلاب فرهنگی رشته شیلات و منابع طبیعی به دانشگاه مازندران که آن موقع در گرگان که هنوز یک استان مستقل نبود منتقل شد. من سال 1364 در رشته شیلات و محیط زیست فارغ‌التحصیل شدم. دو سال برای خدمت سربازی به جهاد استان هرمزگان اعزام شدم و بعد از آن دوباره به گرگان برگشتم و در جهاد سازندگی منطقه گرگان و در ساخت و ایجاد کارگاه تکثیر ماهیان خاویاری شهید مرجانی گرگان فعالیت داشتم.
در امتحان بورس اعزام سراسری شرکت کردم که خوشبختانه موفق شدم  و در سال 1368 برای ادامه تحصیل  مقطع فوق لیسانس به کشور مجارستان رفتم . با رتبه خوبی که در آنجا آوردم برای تحصیل در مقطع دکترا به انگلستان رفتم و در رشته ژنتیک مولکولی ماهیان خاویاری که تز دکترای من بود با درجه عالی موفق شدم دکترای تخصصی را بگیرم. 
درسال 1374به ایران برگشتم و به مدت 16 سال رئیس انستیتو تحقیقات بین‌المللی ماهیان خاویاری رشت بودم. در طی مدت 16 سال وقایع خیلی زیادی برای ماهیان خاویاری اتفاق افتاد. بطوریکه در مرحله اول به علت کاهش ذخایر دریای خزر در سطح جهانی و به علت صیدو قاچاق خاویار به بازارهای جهانی تصمیم گرفته شدکه ماهیان خاویاری به کنوانسیون سایتس ملحق شوند و ضمائم کنوانسیون سایتس قرار بگیرد.
اولین جلسه در سال 1997 به حراره پایتخت زیمباوه رفتیم و در آنجا دفاعیاتی ارائه دادیم و جلسات بعدی در مسکو و جاهای دیگر برگزار شد . در همین ارتباط  پیشنهاد دادند که من بعنوان چرمن یا رئیس بخش ماهیان خاویاری در Iucn باشم. گروهی در Iucn تحت عنوان  estrogen specialist group هستند که من از سال 1997 به مدت 16 سال رئیس این گروه (ماهیان خاویاری) بودم.
 اساتید خیلی زیادی در دنیا از ‌‌آمریکا، اروپا و آسیا  در این گروه بودیم که به صورت خودجوش و داوطلبانه برای حفظ ذخائر ماهیان خاویاری در دنیا شرکت و فعالیت می‌کردیم . در همین زمان که موضوع کنوانسیون سایتس هم مطرح بود جلساتی  به ژنو رفتیم . بعد از یکسال بحث انتخاب نماینده قاره آسیا مطرح شد که در آنجا از طرف جمهوری اسلامی‌ من کاندیدا شدم و به مدت 12 سال نماینده قاره آسیا در کنوانسیون سایتس بودم. در کمیته  علمی ‌جانوری جلسات متعددی که در بحث کنوانسیون مطرح می‌شد شرکت می‌کردم که هر قاره‌ دو نفر نماینده داشت. از قاره آسیا دو نفر نماینده داشت که یک نفر من بودم. فعالیتهای مربوط به سمپوزیوم ماهیان خاویاری داشتیم. سمپوزیوم بین‌المللی ماهیان خاویاری مثل المپیک ماهیان خاویاری هست که هر چهار سال یکبار برگزار می‌شود. در سال 1999 سالی که من فارغ‌التحصیل شدم کنفرانس در ایتالیا بود و من بعنوان ارائه مقاله و شرکت‌کننده شرکت کردم و در همان زمان یادم هست که خدمت آقای دکتر لاهیجانیان رسیدم و مطرح کردم که برای ما خیلی گران و سنگین هست که کشوری با مهد خاویار هستیم و اینکه چرا میزبان کنفرانس ما نباشیم. آن زمان سومین سمپوزیوم جهانی در ایتالیا بود. اولین سمپوزیوم درسال  1989 در بوردو فرانسه ، دومین در سال ‌1993 در روسیه، سومی‌در ایتالیا و چهارمی‌ در ‌‌آمریکا برگزار شد.
در ایتالیا وقتی کنفرانس تمام شد و آقای پروفسور روزنتال اعلام کرد که ما می خواهیم تصمیم‌گیری کنیم کنفرانس بعدی را چه کشوری برگزار کند من بدون هماهنگی که آنها از قبل با هم داشتند دست بلند کردم و اعلام کردم که با توجه به تاریخ و سابقه و خدمت ایران و اهمیت دریای خزر و با معضلاتی که در منطقه خزر وجود دارد ما اعلام آمادگی می کنیم که این سمپوزیوم در ایران باشد. بعد نماینده ‌‌آمریکا اعلام آمادگی کرد. گفتند دوباره ایران و ‌‌آمریکا در رقابت هستند اجازه بدهید ما تصمیم بگیریم. قرار شد چهارمین سمپوزیوم در ‌‌آمریکا و پنجمین‌ در ایران در سال 2005باشد.
 

در سال 2001 در ‌‌آمریکا،  احساس شد که یک انجمن جهانی باید شکل بگیرد به نام world sturgeon conservation society انجمن جهانی حفاظت از ماهیان خاویاری، یک گروهی را به عنوان هیئت موسس در نظر گرفتند که من هم خوشبختانه یکی از این افراد بودم و در سال 2003 در ‌هامبورگ آلمان این انجمن ثبت شد. 
از همان زمان من عضو هیئت مدیره این انجمن و یک دوره چهار ساله بعنوان نایب رئیس این انجمن و نماینده انجمن در منطقه خزر فعالیت می‌کردم و همچنان هر سال جلسات برگزار می‌شود . بعد از آن که ‌‌آمریکا سمپوزیوم بین‌المللی را در سال 2005 برگزار کرد با حمایت سازمان شیلات، موسسه تحقیقاتی شیلات،  ما یکی از بزرگترین وقایع مربوط به ماهیان خاویاری در دنیا را در ایران در هتل رامسر با حدود 600 نفر شرکت کننده از 25 کشور دنیا برگزار کردیم.
بازخورد خیلی خوبی داشت و ششمین سمپوزیوم بعد از آن در چین بود و من بعنوان عضو کمیته علمی ‌در این سمپوزیوم شرکت داشتم. هفتمین در ونکوور کانادا بود و من عضو کمیته علمی‌ بودم. هشتمین کنفرانس در اتریش در سال 2018 و نهمین که قرار بود در چین برگذار شودکه تعویق افتاد. با توجه به تلاش‌ها و فعالیت‌های علمی‌و توانمندی‌هایی که ما از جمهوری اسلامی ‌ایران در بعد علمی‌ خاویار مطرح کردیم بعنوان  عضو ثابت اعضای کمیته علمی‌ حضور داشتیم و داریم. من در طی 16 سالی که در انستیتو ‌‌بین‌المللی ماهیان خاویاری بودم  این موسسه جایگاه ‌‌بین‌المللی پیدا کرده  و هیات‌های مختلفی از اساتید از شخصیت‌های مختلف دنیا دعوت کردیم و برای توانمندسازی کادر پرسنل ایران و همچنین پیشبرد این هدف که جمهوری اسلامی ‌ایران علاوه بر تولید ، بهترین و گرانترین خاویاردنیا را دارد ، در مسائل علمی‌ هم این جایگاه را دارد . دوبار هم در FAC بعنوان رئیس اجلاس کمیته Fisherish معرفی شدم ،من(رئیس) chairman بودم و بعد از آن ارتباطاتی رابه طور شخصی و نه مسئولیت با خود FAO داشتم. یک گروهی تحت عنوان گروه مشاورین ذخائر ژنتیکی آبزیان دنیا مرکب از ده نفر استاد تمام، از ایران و ‌‌آمریکا و کشورهای اروپایی و استرالیا داشتیم  .ما ده نفر به فائو مشورت می‌دهیم که چگونه می‌توانیم ذخائر ژنتیکی آبزیان را در کشورهای دیگر حفظ کنیم . من دو سال  بعنوان رئیس این گروه ده نفره بودم که هم اکنون دوره‌ام تمام شده و بعنوان یک عضو همکاری دارم. بعد از مسئولیت انستیتو من به مدت یکسال و اندی بعنوان مشاور موسسه تحقیقات شیلات بودم و بعد هم آمدم تهران به مدت پنج سال و خرده‌ای رئیس موسسه تحقیقات شیلات بودم و الان هم یکسال و خرده‌ای است که بازنشسته شدم. 
- آقای دکتر چرا صید خاویار ایران نسبت به روسیه کم بوده و چرا ما و روسیه از همان زمان صید و استحصال خاویار از این ذخائر حفاظت نکردیم ؟ 
اول راجع به سهم صحبت کنیم و بعد راجع به حفاظت.ما در کمیسیون زنده دریای خزر با حضور پنج کشوردریای خزر جلسه‌هایی داشتیم. ماهیان خاویاری یا پاروپوزه‌ای‌ها در دنیا 27 گونه هستند.پنج گونه در دریای خزر زندگی می‌کنند، یک گونه هم در رودخانه ولگا و اورال زندگی می‌کند و به نام استرلیا که شش گونه می‌شود. 
 قدیمی‌ترین و مسن ‌ترین فیل ماهی که در دریای خزر صید شده 120 سال سن داشت و بیش از 1400 کیلوگرم وزنش بود.
با توجه به تاریخ دریای خزر در سال 1960 شوروی سابق با توجه به نزول جمعیت ماهیان خاویاری، میزان صید در دریا را ممنوع کرد و فقط صید در رودخانه‌ها مجازشد . با این رویکرد در نتیجه احیای مجدد ذخائر ماهیان خاویاری صورت گرفت. ماهیان خاویاری به داخل رودخانه ولگا ، روخانه اورال، کورا ،سفید رود، گرگان رود می رفتند و تخم‌ریزی را انجام می‌دادند و میزان خیلی گسترده‌ای از نظر حجم مولدین انجام می‌گرفت.
ماهیان خاویاری بین 20-18 سال بالغ می‌شوند ، ماده‌ها به بلوغ جنسی می‌رسند ، ماهی برای تخم ریزی نیاز به رودخانه‌هایی دارد که هم عمق و وسعت زیاد و جریان متلاطمی‌ داشته باشد که تخم‌ریزی کند و گروه دیگر مثل تاس ماهی ایرانی، تاس ماهی روسی و شیپ در رودخانه‌های خاص خودشان تخم ریزی می کنند و ازون‌برون هم که سن کمتری نسبت به بقیه دارد. این گونه‌ها مهاجر هستند یعنی ماهی در کل عمرش در دریای خزر هست و برای تخم‌ریزی به رودخانه می‌آید.این ماهیان مثل خیلی از گونه‌های دیگر در هر رودخانه‌ای که به دنیا بیایند دوباره بعد از 12 سال یا 18 سال داخل همان رودخانه بر می‌گردند وتخم‌ریزی می‌کنند مگر اینکه در این مدت در داخل دریا صید بشوند . در نتیجه کشوری که توانسته رودخانه‌های خودش را از لحاظ سد، کنترل رژیم آبی و از لحاظ مواد آلاینده و رسوبات خوب کنترل کند بر میزان مولدهاو ماهیان خاویاری تاثیر مثبت دارد. مثلا رودخانه اورال در قزاقستان که یکی دو بار من رفتم هیچ گونه سدی زده نشده است. اولین سد بر روی ولگا  230 کیلومتر از مصب فاصله دارد .رودخانه ولگا حدود 70 درصد آب دریای خزر را تامین می‌کند. عرض رودخانه 3 کیلومتر و در مصب 15 کیلومتراست، در نتیجه ارتفاع آب رودخانه بعضاً به 20-15 متر می‌رسد. در نتیجه چنین حجم آبی را در نظر بگیرید میلیون‌ها ماهی برای تخم‌ریزی به آنجا می روند و وقتی که 75 درصد آب وارد دریا می‌شود حجم آب شیرین و شور مخلوط می‌شود ومواد غذایی مغذی فیتوپلانکتون و زئوپلانکتون و بنتیت را با خودش بهمراه می آورد ،یک بستر بسیار عالی می‌شود . در کنار آن کل رودخانه‌های ما  از آستارا تا بندر ترکمن 3- 5/2 درصد آب دریای خزر را تامین می‌کند در نتیجه حجم آبی که در جنوب دریای خزر داریم آنقدر زیاد نیست . در جلساتی که با ‌روس‌ها در کمیسیون زنده دریای خزر داشتیم و بحث و جدل می‌کردیم چون کنوانسیون سایتس به ما اجبار کرد که شما پنج کشور چون یک ذخیره مشترک دارید باید اول با هم دیگر وضعیت ذخیره را مشخص کنید که چقدر ذخیره ماهی در دریا هست و بعد سهم هر کشور را مشخص کنید. با آن تاریخ و رودخانه‌ها و مقررات که کشور روسیه داشت و بعنوان یک کشور نظامی ‌کمونیستی قوی، مردم هم جرات نمی‌کردند صید کنند.  رودخانه و دریا کنترل می‌شد میزان صید آنها در دو رودخانه‌های خودشان به 27000 تن رسید . در واقع 1500 تن ما، حدود 500/25 تن صید روسها بود. که از این مقدار ماهی سه هزار تن خاویار استحصال می‌شد که 2700 تن ‌روس‌ها  از آب‌های خودشان استحصال می‌کردند نه در دریا  بلکه در داخل رودخانه‌ها، ما هم با توجه به عمق دریای خزر و نوار ساحلی که داشتیم هم در رودخانه هم در نوار ساحلی صیدمان از 320-300 تن  بالا تر نرفت . در نتیجه به این صورت نبوده که ذخیره‌ای در داخل دریا بوده و ما بتوانیم از داخل دریا برداشت کنیم. پس این نسبت 9/1-10/1 در تاریخ دریای خزر به خاطر شرایط اکولوژیکی و شرایط زیستی ماهی وجود داشت. 
گزارشی وجود داشت که میزان قاچاق ماهیان خاویاری در روسیه تازه تاسیس در سالهای 93-1992 حدود 100به یک  قاچاق خاویار بود. یعنی صد برابر قاچاق می‌شود یک برابر دست دولت است و ما از همین ظرفیت استفاده کردیم . ما فقط یک نهاد دولتی  مرتبط داریم که شرکت شیلات ایران است . ایران  48 صیدگاه  رجیستر شده دارد .صیاد‌ها کارمند دولت هستند و هیچ کدام ازین‌ها حق ندارند ماهی خاویاری که می‌گیرند بغیر از همان صیدگاه تحویل بدهند . هرگونه خاویاری در بازاری دیده شود به منزله قاچاق تلقی می‌شود . با این سیستم مدیریتی که دولت میلیون‌ها تومان خرج می‌کند یک الگوی موفق هست . نهایتاً در آن جلسات خوشبختانه که باعث یکی از افتخارات هم هست در مجموعه‌ای که در کمیسیون منابع زنده  که بنده هم یک عضو بودم  نتیجه این شد که مجوز استحصال خاویار در یکسال  از دریای خزر 100 تن شود، یعنی از سه هزار تن به صد تن رسید و از این صد تن پنجاه تن ایران و پنجاه تن هم برای چهار کشور دیگر رسید.
- چه زمانی این توافق انجام شد؟
فکرکنم ‌‌سال‌1997 شروع شد، سال 2004-2003  پایه‌گذاری شد تا زمانی که صید و بهره‌برداری ماهیان خاویاری در دریا ممنوع شود، تا آن زمان هنوز هم میزان برداشت سهمیه استحصال خاویار و سهمیه صادرات ایران 50 درصد و چهار کشور 50 درصد بود و این یک موفقیت بسیار بزرگ بود . 
 کمیسیون منابع زنده بعنوان یک چتر و پلتفرمی ‌هست که این پنج کشور می‌توانند با هم مذاکره داشته باشند هنوز برنامه جامعی تدوین نشده ،خاص ایران و دریای خزر هم نیست کشورهای دریای سیاه نیز با هم  چنین برنامه‌ای دارند کشورهایی که در حاشیه رودخانه دانوب هستند در اروپا همینطور هستند. این کشورها هر ذخیره‌ای که در محیط‌های طبیعی دارند کشورهای بهره‌بردار باید با هم به صورت جامع برنامه‌ای تدوین کنند. ابتدا بررسی کنند چقدر ذخیره دارند و میزان ذخیره هرکشور به چه مقدار است و بعد تصمیم بگیرند چقدر استحصال کنند که اصل ذخیره از بین نرود. از سال 2010- 2011  حدود ده سال است که صید تجاری و صادرات در دریای خزر ممنوع شده  است . هر صیدی که صورت بگیرد باید یا برای تحقیقات یا برای بازسازی و احیای ذخائر باشد . 
متاسفانه هیچ برنامه اقدامی ‌توسط این پنج کشور تدوین نشده است. تاسف دوباره هم اینکه در سطح ملی هم برنامه‌ای نداریم. بالاخره این ذخائر که به پایین‌ترین حد خودش رسیده در بعضی از گونه‌ها در حد یک یا دو عدد در سال صید می‌کنیم.در واقع دیر یا زود کم‌کم هر دو سال یکبار می شود بعد پنج سال یکبار بعد هم اصطلاحی که در Iucn استفاده می شود Extinct in the wild یعنی در طبیعت منقرض شده است. در استخرها ماهی خاویاری هست ولی در طبیعت وجود ندارد . مثل بسیاری از گونه‌های حیات وحش مانند یوزپلنگ و خرس قهوه‌ای و شیر و سایر گونه‌های در حال انقراض هستند.
در حال حاضرمشکل بزرگی که وجود دارد این است که همه ما شاهد هستیم که روز بروز وضعیت ذخائر از این بدتر می‌شود ولی متاسفانه هر 5 کشور هیچ اقدام عملی که برای بهبود این کار انجام بدهند عملاً ما شاهدش نیستیم. در جلسات در واقع تقدیر و تمجید و قدردانی از همدیگر می شود که ما بهترین کشورهای دنیا هستیم متاسفانه به همین مشغولند. تا جایی که من شاهد هستم از گروه های Iucn و انجمن جهانی ماهیان خاویاری هم اکنون در اتحادیه اروپا یک Action plan خیلی جالب تدوین کردند یعنی درد و مشکل را می‌دانند منشاء ایجاد مشکل را هم می‌دانند پول و اعتبار و بهترین متخصصین رو هم بکار می‌گیرند که ما چگونه این ذخیره را احیا کنیم. صید غیرمجاز را  مانع بشویم و بعد مناطق حفاظت شده ایجاد کنیم، گونه‌ها را تکثیر کنیم و با مشارکت، فرهنگ‌سازی و اطلاع رسانی عمومی ‌این ذخیره به رودخانه فرستاده می‌شود.این ماهی را پلاک‌گذاری و رهگیری می‌کنند. صیادان غیرمجاز جریمه‌های بسیار سنگینی دارند کشورهایی که در این برنامه خوب اقدام نکنند سایر حمایت‌های مالی از اتحادیه اروپا از آنها سلب می‌شود و با این برنامه که من دیدم برای ده تا بیست سال آینده مطمئنم ذخائر خاویاری در اروپا دوباره به حالت بهبود ‌‌سال‌های اولیه خودش خواهد رسید. در کانادا وضع بسیار مطلوبی دارند چون  صید تجاری ندارند و همینطور ‌‌آمریکای شمالی و کانادا  ایستگاه‌ها را احیا کردند. هم ماهیگیران رجیستر شده هستند و پروانه دارند و درکلوپ‌های ماهیگیری برای احیای رودخانه مشارکت می‌کنند ، بستر آنها را درست می‌کنند. فصل تخم‌ریزی و مهاجرت کلاً صید ممنوع است و حتی کمک می‌کنند که این مهاجرت و تخم‌ریزی به نحو احسنت صورت بگیرد. فستیوال‌ها و جشن‌های مختلفی برگزار می کنند و برای مردم در کل حاشیه این رودخانه که منتهی به دریاچه می‌شود به  این افتخار که یک ذخیره ژنتیکی رو حفظ می‌کنند جایزه می‌گذارند فرهنگ‌سازی می‌کنند. در فصل صید هر ماهی که صید می‌شود به مرکز تحقیقات اطلاع می‌دهند آنها می آیند و نمونه‌برداری می‌کنند.
 خاویار هم در همانجا باید سرو و مصرف بشود، حق فروش تجاری ندارند. چند سال پیش کانادا اجازه صادرات 5 تن خاویار طبیعی را از سایتس گرفته بود. آن چیزی که ما شاهد هستیم از لحاظ علمی‌ و رشته خودم هم که ژنتیک ماهیان خاویاری هست که در بسیاری مصاحبه‌ها عرض کردم، ماهیان خاویاری را جزء فسیل‌های زنده  living fossilتلقی می کنند. به 240- 220 میلیون سال پیش قدمت دارند، همزمان با دایناسورها در زمین پدیدار شدند. بقایای یک دایناسور را کشف می‌کنند کلی سر و صدا راه می‌اندازند. حالا این ماهی خاویاری زنده هست ، در اکوسیستم ما وجود دارد و به طبیعت ما زیبایی می‌بخشد و علاوه بر آن بعنوان خاویار محصول شیلاتی درآمد و اشتغال دارد . در عوض  اینکه بالاترین پیشرفت و تکنولوژی را داشته باشیم ما شاهد هستیم که وضعیت وخیم‌تر می‌شود و هیچ کس هم غمخوار این موضوع نیست. من تلاش‌هایی که همه عزیزان در شیلات و تحقیقات و امور دریایی انجام می‌دهند تشکر می‌کنم اما در مقابل این هجمه کافی نیست.
- زمانی که ممنوعیت صید خاویاری شد چه اقدامات خاصی در جهت حفظ گونه خاویاری انجام شد؟ 
 تعدادی ماهی می‌گیرند تکثیر می‌کنند و رهاسازی می‌کنند ولی وقتی رهاسازی بشود این بچه ماهی 10-3 گرمی‌ ، دوازده سال تا پانزده سال هم در آبهای دریای خزر باید سالم باشد و کسی ماهی ها را  صید نکند تا به سن بلوغ برسند و یکبار در زندگی تکثیر کنند و بقا نسل داشته باشند. ولی انواع و اقسام صیادان در دریا وجود دارند ماهی سه ساله، چهار ساله، پنج ساله را می‌گیرند و از چرخه حیات خارج می‌شود.
به نظرم فرهنگ‌سازی خیلی مهم و موثراست نظر شما چیه؟
بله همینطور است.
چه کسی متولی این کار فرهنگ‌سازی هست؟
سازمان شیلات متولی برای حفظ و احیای ذخائر قانونی است. وقتی یک محصولی بعنوان پرستیژ ملی داریم یک عزم ملی برای حفاظت می‌خواهد. خواست یک سازمان نیست. امکان دارد دبیرخانه ش سازمان شیلات یا خود موسسه تحقیقات ‌‌بین‌المللی باشد. عزم ملی از طریق مشارکت مردمی‌ به نتایج بسیار عالی رسیده است. مثلاً الان در اروپا برای نجات فوک دریایی گروه‌هایی را تشکیل داده اند اطلاع‌رسانی کردند ورک‌شاپ‌هایی را برگزار کردند . بسیاری از این فوک‌ها یا به شناورها برخورد می‌کنند یا به دام صیادان می‌افتند یا بیمار می‌شوند. در نتیجه دقیقاً می‌دانند در سال چند تا از این فوک‌ها آسیب می‌بینند. فرهنگ‌سازی کردند  واعلام کردند بعضی فوک‌هایی پیدا می‌کنیم امکان دارد 500 یورو خرج داشته باشد . هر مبلغی برحسب آسیبی که دیدند. اولاً مردم باید مطمئن باشند این پولی که اهدا می کنند فقط برای همان گونه خرج می‌شود و بعد اعلام آمادگی برای کمک می‌کنند .سازمان مربوطه اسم و مشخصات  فرد اهدا کننده را دارند با فرد تماس می‌گیرند که  چنین موردی هست .در حقیقت دبیرخانه وجود دارد فرد پول واریز می‌کند و مرکز مراحل درمان ریکاوری و احیا رو انجام می‌دهند و دوباره با همان فرد تماس می‌گیرند که این مبلغی را که پرداخت کردید این فوک را می‌خواهیم آزاد کنیم  روی یک پلاک یادداشت می کنند  به یُمن کمک شما این فوک ازخطر مرگ نجات پیدا کرده  است و دعوت می کنند که اهداکننده برای رهاسازی فوک به دریا حضور داشته باشد. این حرکت شور و شعف خاصی به افراد می دهد که بالاخره در میان هزینه‌های مختلف زندگی در طول عمر هرشخص  بالاخره یک گونه را از خطر انقراض نجات  بدهد. همین کارها را زمان مسئولیت من با آموزش و پرورش داشتیم .کارشناسان ما به کلاس‌ها می‌رفتند و آموزش می‌دادند موقع فصل تکثیر و رهاسازی گروه گروه دانش‌آموزان برای بازدید می‌آمدند. این کار باید یک کار سمبلیک  و مداوم باشد . حتی یک مرحله بالاتر استفاده از وقف برای سرمایه ماندگار برای ابدیت هست. شما وقتی اعلام کنید مثلاً یک میلیارد تومان برای احیای ذخائر خاویاری نیاز داریم افراد ممکن است کمک کنند. البته  بستر هنوز فراهم نشده  است .فرهنگ‌سازی، دبیرخانه و اعتماد مردم نیاز است. یکی از نگرانی‌هایی که وجود دارد مثلاً ایران این کار را انجام بدهد ولی این ماهی اگر برود در آب‌های دیگر کشورها دیگر قابل مدیریت نیست.
ولی در عین حال راهی هست که در حال پیگیری در فائو هستیم و به مسئولان شیلات و تحقیقات پیشنهاد دادیم . وقتی یک گونه‌ای که از 000/10 گونه به یک دانه در سال رسیده این یک دانه را نباید صید کنند باید  به بانک ژن  برود پلاک بزنند، مراقبت کنند غذا بدهند. سال دیگر یکی دیگر صید کنند و مثل این کار را با UNDP و کاسپیکو انجام دادم .صد هزار دلار از آنها کمک مالی گرفتیم که یک الگو درست کنیم .  براساس یک برنامه کاری تصویب شد به همراه تیم خودمان که بچه‌های انستیتو بودند کار را انجام دهیم . از شیلات، استانداری، صدا و سیما، آموزش و پرورش، اتحادیه‌ها شورای محل ، جامعه صیادی  کمیته استانی تشکیل دادیم که ما  در حال انجام چنین برنامه‌ای هستیم و دست مساعدت به سوی همه دراز می کنیم، کمک کردند و ما به صیادها گفتیم هرچه آنها(قاچاقچیان) می‌خرند ما دو برابر از شما می‌خریم. گفتند ما را دستگیر نمی‌کنید؟ گفتم نه ما برنامه علمی‌ داریم و خوشبختانه آن سال ما از دو سه ماهی که قبلا تحویل شیلات شده بود ، یازده ماهی یعنی چهار برابر سال قبل ماهی دریافت کردیم. ماهیها را پلاک زدیم  به  انستیتو ماهیان خاویاری  بردیم و تکثیرشان کردیم ، حدود صد هزار ماهی شد. از این صد هزار ماهی یک تعداد رهاسازی کردیم،  حدود سه‌هزار ماهی را به جای 3 گرم به 30 گرم رساندیم و از کشورهای دیگر دریای خزر در هتل رامسر ، محل سمپوزیوم دعوت کردیم و جهت الگوبرداری سایر کشورها که جهت الگوسازی احیای ذخائر یک ورک شاپ برگزار کردیم . جمعاً حدود 000/22 ماهی پلاک‌گذاری شده به تدریج  به  ایستگاه‌های تحقیقاتی چابکسر بردیم تا به آب دریا عادت کردند و به رودخانه سفیدرود بردیم .در موقع رهاسازی هم از همان صیادانی که صید غیرمجاز می‌کردند و به ما ماهیها را می‌فروختند برای رهاسازی دعوت کردیم و به آنها هم گفتیم این ماهیها نتیجه آن ماهیانی است که به ما فروخته بودید که خودشان اعلام می‌کردند که اگر وضع اینجوری باشد وضع ما خیلی بهتر خواهد شد. وقتی که با 10 مولد 000/22 ماهی تولید بشود  و از این تعداد 90 درصد هم از بین برود، ده درصد باقیمانده دو هزارماهی می‌شود. دو هزار ماهی را با ده ماهی مقایسه کنید . در کنار آن سیاست‌های تشویقی شامل لوح تقدیر، زیارت مشهد، هدیه داشتیم. این برنامه به علت اعتبار یک پروژه بمدت یکسال انجام شد. اگر این برنامه تداوم داشته باشد مطمئنم برخی از گونه ماهی‌ها را خواهیم داشت. بخصوص تامین بانک ژن یعنی اگر به هر دلیلی ماهیان دریا به سمت نابودی پیش برود یک جا باید باشد که بتوانیم گونه‌ها را حفاظت کنیم و به دریا برگردانیم .
در دنیا در شرایط مناسب ماهی‌ها را رها سازی می‌کنند. درحالت طبیعی هم در حال تکثیر هستند و به طبیعت بر می‌گردند.
قابل گذشت و بخشش نیست این ظلم که ما در حق ماهیان خاویاری می‌کنیم علاوه بر اینکه هم پرستیژ ما بود وهم کلی درآمدزایی برای مملکت داشت.
با توجه به تجربیاتی که شما در سطح ملی و ‌‌بین‌المللی داشتید و باعث افتخار هست، بنظرشما به چند درصد از اهداف رسیده اید؟ 
من به عنوان محقق و استاد تمام موسسه تحقیقاتی هستم هدف من در واقع تربیت محققین و دانشجویانی است که بتوانند این راه را ادامه بدهند. با ارائه تدریس و الگوهای مدیریتی در مراکز تحقیقاتی سعی کردم در طی خدمت 36 ساله این کار را انجام دهم. البته می‌گویند در مرکز تحقیقاتی چون همه عالم و دانشمند هستند شما به راحتی نمی‌توانید با حکم و دستور مدیریتشان کنید و یک کتابی در همین مورد به اسم مدیریت بر مدیریت‌ناپذیر است .از عملکرد خودمان راضی هستیم در کشور در کنار تولید جایگاه علمی‌خاویاری داشتیم.      
چرا تولید مسیر رشد و تعالی خودش را انجام نداد؟
تولید به دو قسمت تقسیم می‌شود. تولید در محیط طبیعی مثل دریای خزر که اگر دریای خزر مثل دریاچه ارومیه داخل کشور بود و مدیریت یک کشور بر آن حاکم بود آسانتر بود ولی  محیط دریا هست بعنوان ذخیره مشترک پنج کشور اینکه در دیپلماسی چقدر قدرت داشت و بقیه کشورها را مطابق با ایده و نظر خود کنید و ضمن اینکه کشوری مثل روسیه سابقه و خدمت بهره‌برداری از دریا خیلی بیشتر بوده جای تامل دارد . از طرف دیگر مشکلات اجتماعی و معضلاتی که در کشور داریم ، در سواحل دریا طبق آمار 20-15 هزار صیاد غیرمجاز در شمال و جنوب کشور داریم .یعنی موسسه تحقیقات می‌گوید که این محل مکان ذخیره هست و به شیلات اعلام می‌کند که 100 کیلو مجوز برداشت داده شود  و اگر آن بیست هزار نفر صیاد غیر مجاز هم به این تعداد اضافه بشوند یعنی روز بروز  ذخیره را بیشتر مصرف می‌کنیم، ماهیان کوچک‌تر می‌شوند تولید مثل‌شان کمتر می‌شود. گاهی متاسفانه به نظرم  مقامات سیاسی و استانی دخالت می‌کنند و تلاش برای مردم‌داری دارند که مسیر اشتباهی است ، غیرمستقیم حمایت‌هایی می‌کنند که این هجمه و تجاوز حقوق آبزیان در دریا صورت بگیرد. در نتیجه علی رغم اینکه جایگاه علمی، فنی، دانش، نوآوری‌های علمی داریم با وضعیت 40 سال پیش اصلاً قابل مقایسه نیست.  وقتی یک موسسه تخصصی ‌‌بین‌المللی خاص خاویاری  وجود دارد که در دنیا یکی در ونکوور کانادا و دیگری در چین هست و ما مقام دوم و سوم دنیا را از نظر علمی‌در حوزه تخصصی داریم اما مدیریت اجتماعی و کلان جامع‌گرا نیست و متاسفانه بسیاری از تصمیمات را بدون نظر محققین و اساتید گرفته می‌شود و تاوان این را هم ما در مسائل مختلف اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی می‌دهیم.
در مجموع ما با گونه‌ای سر و کار داریم که این گونه دیر به سن بلوغ می‌رسد بر خلاف ماهی کپور، میگو که یکسال و دو سال درمیان تخم‌ریزی دارند (کپور) . اگر الان می‌خواهید به نسل دوم ماهی خاویاری برسید باید 20 سال صبر کنید و این 20 سال یعنی باید قدرت مدیریت برنامه‌ریزی را برای بیست سال داشته باشید. دولت‌ها و مدیریتها عوض شوند برنامه و شرایط نباید تغییر کنند.
با توجه به تحقیقاتی که از نظر علمی ‌انجام شده آیا راهی هست بدون اینکه ماهی خاویاری پس از استحصال خاویار کشته نشود و از بین نرود و دوباره به دریا برگردد؟
بله سال 1985 زمانی که شوروی متلاشی شده بود تعدادی از محققین روسیه که وضع درآمد خیلی کم بود با همکاری سفارت ایران در مسکو دعوت به همکاری کردیم . حدود 13 نفر و دو سه نفر اساتید ، کارشناسان و محققان خبره موسسه کاسپیکو حدود سه ماه در انستیتو ما مستقر بودند و تجربیات بسیار خوبی را به ما منتقل کردند. نهایتا این تکنولوژی نهادینه شده است.  به ماهی مولد برای تکثیر هورمون تزریق می‌کنیم. دانه‌های خاویار تخمک به تخمدان چسبیده هستند اینها آزاد می‌شوند و در محوطه شکمی‌ حالت سیال دارند و داخل تخمدان قرار می‌گیرند و با یک ریز برش تخمدان ، تخم خالی می‌شود . این تخم ها برای تکثیر و بازسازی ذخائر مناسب هستند. چندین کیلو هم ما کار کردیم که از این تخم برای عمل‌آوری خاویار استفاده کنیم موفق نشدیم که دوستان و همکاران،  در تلاش هستند و به نتایج خیلی خوبی رسیده‌اند.
 در دنیا آلمان، ایتالیا، روسیه این کار را انجام می‌دهند ماهی که در استخر پرورش  داده شده را نمی کشند و خاویارش را از این طریق استحصال می کنند و ماهی بعد از یکسال دو سال ریکاوری دوباره به خاویاردهی می‌رسد.
در کنار این کار گروهی هستند که می‌گویند نباید اینکار صورت بگیرد چون طبق تعریف خاویار به تخمک ماهیان خاویاری که اووله نشده تعلق می‌گیرد . وقتی هورمون هیپوفیز تزریق می‌شود تخمک اووله شده یعنی تخم از جدار تخمدان آزاد می‌شود.  این تخم را اگر عمل‌آوری کنید خاویار را مصرف کنید تعریف خاویار اصلی را ندارد.
 یکی از سوالات این هست که اگر این تزریق را انجام دادیم آیا این هورمون در تخمک باقی می‌ماند ؟ جواب نه است. نظر این گروه این هست که طبیعت این گونه ، این ماهی ، باید  برای استحصال خاویار کشته شود. ولی در این شرایط وخیم و بحرانی مخصوصاً برای تکثیر، ماهیانی در موسسه ماهیان خاویاری داریم که چهار بار از آنها تخم گرفته اند. چون در محیط پرورش بودند دوباره تا پنج شش نسل نگهداری می‌شوند. یعنی یکسال که تخم خاویار راگرفتند یک سال استراحت می‌کند و بعد سال بعد دوباره استحصال خاویار داریم. یکسال در میان خاویاردهی دارند.
منابع اطلاعاتی و آماری چگونه بدست می‌آید؟ یک بانک اطلاعات ماهیان خاویاری در موسسه تحقیقات ‌‌بین‌المللی ماهیان خاویاری در سد سنگر رشت داریم.
در مورد ذخائر ماهیان خاویاری چه اطلاعاتی داریم؟ طبق آماری که فائو چاپ کرده ذخائر داخل دریای خزر از 500/28 تن بیشتر نبوده البته این خاص دریای خزر نیست چون روسیه ذخائر مختلف را اعلام کرده است.
- از اساتیدی که داشتید کدام  یک در این حوزه خیلی به شما کمک کردند ؟ 
از اساتید ایرانی در سال 57-58 تعداد بسیار انگشت‌شماری در کشور بودند - مرحوم استاد پروفسور بابامخیر شخصیت علمی‌ اندیشمند وارسته ای بودند. آن زمان بنده بعنوان نماینده دانشجویان بودم. آقای دکتر قباد آذری تاکامی ‌استاد تمام بازنشسته دانشگاه تهران هستند. استاد دکتر کیانی استاد دانشکده شهید بهشتی- استاد دکتر اصلان پرویز که از روسیه فارغ‌التحصیل شده بودند. یک فرد بسیار موثر و یونیک در رشته ما مهندس مرحوم فریدپاک بودند ایشان کار ارزشمندی را برای خاویار ایران انجام دادند،از اولین گروه‌های فارغ‌التحصیل روسیه - شوروی سابق بودند. حتی شنیده بودیم برای ماهیان خاویاری نمونه غذای زنده یا کرم سفید که تعدادی از این کرم را از روسیه داخل قوطی کبریت گذاشتند و به ایران آوردند. در خارج از کشور هم: پرفسور وای نرویچ  ازمجارستان- پرفسور خوروست  از دانشگاه بوداپست هستند.